هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از درد فراق و نبود معشوق مینالد. او از بیخوابیهای شبانه، بیاثری دل، و نبود بوی معشوق در بهار شکایت دارد. با وجود حضور معشوق در گفتار مردم، شاعر او را نمییابد و از این وضعیت رنج میبرد. در نهایت، از یافتن یاری مانند معشوق ناامید است و نوای خود را مانند بلبل میداند که از باغ برنمیخیزد.
رده سنی:
16+
این متن دارای مضامین عاطفی عمیق و غمانگیز است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات ادبی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۱۴۴۶
به جان رسیدم و از دل خبر نمی یابم
وز آن که نیز دلم برد اثر نمی یابم
از این دو دیده بی خواب شب شناس شدم
ولی قیاس شب هجر در نمی یابم
بهار آمد و گلها شکفت، لیک چه سود؟
که بوی تو ز نسیم سحر نمی یابم
کجا روم که به هر انجمن حکایت تست
به شهر هیچ بلا زین بتر نمی یابم
تو، ای عزیز، که با یوسفی، غنیمت دان
که من ز گم شده خود خبر نمی یابم
بکشتی ار چه چو من صد هزار پیش، هنوز
بیا که من چو تو یاری دگر نمی یابم
نوای خسرو مسکین خوش است بلبل وار
ولی دریغ که از باغ بر نمی یابم
وز آن که نیز دلم برد اثر نمی یابم
از این دو دیده بی خواب شب شناس شدم
ولی قیاس شب هجر در نمی یابم
بهار آمد و گلها شکفت، لیک چه سود؟
که بوی تو ز نسیم سحر نمی یابم
کجا روم که به هر انجمن حکایت تست
به شهر هیچ بلا زین بتر نمی یابم
تو، ای عزیز، که با یوسفی، غنیمت دان
که من ز گم شده خود خبر نمی یابم
بکشتی ار چه چو من صد هزار پیش، هنوز
بیا که من چو تو یاری دگر نمی یابم
نوای خسرو مسکین خوش است بلبل وار
ولی دریغ که از باغ بر نمی یابم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۴۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.