۲۵۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۴۸۵

بیا تا بی گل و صهبا نباشیم
که گل باشد بسی و ما نباشیم

ز گل نازک تریم و چند گاهی
به جز زیر گل و خارا نباشیم

بیا، یارا و با ما باش امروز
چو می دانی که ما فردا نباشیم

چو تنها بودنی، باید، همان به
که از هم صحبتان تنها نباشیم

چو نگذارند یک جا دوستان را
چرا با دوستان یک جا نباشیم؟

چو زیر پای می باید شدن خاک
چرا چون خاک زیر پا نباشیم

چو بودن نیست، خسرو، جز دو روزی
دو روزی نیز بگذر تا نباشیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۸۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.