هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است. شاعر از زیبایی معشوق، درد فراق، و ناتوانی در بیان احساسات خود سخن می‌گوید. همچنین، به مفاهیمی مانند عشق، وفاداری، و تسلیم در برابر اراده الهی اشاره دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از ابیات نیاز به درک ادبی و تجربه عاطفی بیشتری دارند.

شمارهٔ ۱۵۱۷

گیسوی ترا نسبت با شب نتوان کردن
وز ماه جمالت را غبغب نتوان کردن

جان عزم سفر دارد، بردار ز رخ پرده
منزلگه مه عمدا عقرب نتوان کردن

تو ظلم کنی بر من، من بنده دعا گویم
یارب، چه کنم کاینجا، یارب نتوان کردن

گیرم که تو پیکان را بیکار نمی خواهی
خون ریختن خلقی مذهب نتوان کردن

کودک شدی و جانم بازیچه خود کردی
ور خود ز تن من شد، مرکب نتوان کردن

شربت ز لبت خواهم، وین بیهده گویی را
بهر دل گرم خود در تب نتوان کردن

حلوای لب خود نه اندر دهنم تا خود
از غایت شیرینی در لب نتوان کردن

خسرو به جهان اندر از بهر تو می باشد
ورنه به چنین جایی یک شب نتوان کردن
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۱۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.