هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از زبان عاشقی بیان می‌شود که از درد و رنج عشق و دوری معشوق می‌نالد. شاعر از بی‌خوابی‌ها، سوختن‌ها و آرزوهای برآورده‌نشده عاشقان می‌گوید و از معشوقی یاد می‌کند که وجودش برای عاشقان مانند تسبیح و محراب است. همچنین، شاعر به رویاهای عاشقانه و آرزوی وصال اشاره می‌کند و از لطف و جذابیت معشوق سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به رنج و مرگ در شعر ممکن است برای سنین پایین‌تر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۱۵۷۵

ای بی خبر، ز دیده بی خواب عاشقان
تا سوخته دلت ز تف و تاب عاشقان

ذکر لب و دهان تو تسبیح بیدلان
نعل سم سمند تو محراب عاشقان

شب خواب دیدمت به بر خویشتن، ولی
آن بخت کو که راست شود خواب عاشقان!

یک شب به میهمانی خونابه من آی
تا بی خبر شوی ز می ناب عاشقان

گفتی که کشتن تو هوس دارم آشکار
پوشیده نیست لطف تو در باب عاشقان

گر چه درون حجره جانهاست جای تو
هم ایمنی خطاست ز پرتاب عاشقان

مردن همم رها نکنی زیر پای خویش
زین گونه هم مبر مه من آب عاشقان

خسرو نزار و غمزه خوبان کشید تیغ
شرمنده می شویم ز قصاب عاشقان
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۷۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.