هوش مصنوعی: این شعر از درد فراق و جدایی سخن می‌گوید و بیانگر اندوه شاعر از رفتن معشوق است. شاعر از تیغ و زنجیر به عنوان نمادهای رنج و اسارت یاد می‌کند و از زنده شدن مردگان زیر خاک با رفتن معشوق می‌گوید. او از جستجوی بی‌فرجام خود در جهان و پرسش از روندگان حکایت می‌کند. در پایان، شاعر به درگاه خداوند دعا می‌کند تا از این کشندگان رهایی یابد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عمیق عاشقانه و احساسی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و مفاهیم انتزاعی مانند مرگ و رنج، نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۵۷۴

ای تیغ بر کشیده چو مردم کشندگان
زنجیر تو به گردن گردن کشندگان

از رفتن تو مرده شود زنده زیر خاک
جانا، مرو که باز بمردند زندگان

چون تو یکی نیافت اگر آب چشم من
هر چند گشت گرد جهان چون دوندگان

هر بامداد بر سر راهت روم به درد
پرسم حکایتت همه روز از روندگان

من دانم و کسی که چو من طالب کسی است
کعبه چه آگهست ز پای دوندگان

بادی ست کآتش من از آن بیش می شود
چندین که می دمند به گوشم دمندگان

صبر و قرار جستم و دل گفت «صبر کن »
تا بر پریده اند ز دام این پرندگان

بیچاره خسروم پی خوبان به جان رسید
یارب، خلاص بخش مرا زین کشندگان
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۷۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.