هوش مصنوعی: این متن شعری است که از درد عشق، رنج‌های روحی و احساس بی‌پناهی سخن می‌گوید. شاعر از ناامیدی، رسوایی و تنهایی خود می‌نالد و به بیداد زمانه و ناپایداری دوستان اشاره می‌کند. همچنین، از عشق به معشوق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاطفی و اجتماعی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناامیدی و انتقاد از جامعه ممکن است برای مخاطبان کم‌سن سنگین باشد.

شمارهٔ ۱۶۱۳

همی ریزی به بازی خون یاران
چنین باشد سزایی دوستداران؟

به خون بیدلان خوردن مکن خوی
که کس را نآید این شربت گواران

من رسوا و هر سو خنده خلق
چو مستی در میان هوشیاران

برای صبح پیروزی که بی تست
حیات من چو شام سوکواران

تنم پرورده شد در خون دیده
چنان کز می سفال باده خواران

نگویم درد خود با کس کز این راز
نگنجد در دل نااستواران

منم سرگشته زیر پای خوبان
چو گوی افتاده در پیش سواران

شکاری را ز تیر ترک روزی ست
مرا از ناوک مردم شکاران

چه خوش می نالد اندر عشق خسرو
چو بلبل در قفس وقت بهاران
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.