هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از درد عشق، هجران، بی‌قراری و ناتوانی در رهایی از دلبستگی‌های عاطفی سخن می‌گوید. او از بی‌صبری، غم، و سردرگمی در برابر معشوق و ناتوانی در کنترل احساسات خود می‌نالد. همچنین، اشاراتی به مفاهیمی مانند وفاداری، خیانت، و تلاش برای رهایی از بند عشق دارد.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از ابیات به مسائلی مانند خیانت و درد عشق اشاره دارد که نیاز به بلوغ فکری برای درک صحیح آن‌ها دارد.

شمارهٔ ۱۶۲۳

از خانه دشمن خاست دل، فریاد کردن چون توان؟
بی صبرم از بی خان و مان، بر باد کردن چون توان؟

ای دوست، چندین غم مخور بهر خرابی دلم
تا دولت خوبان بود، آباد کردن چون توان؟

هر چند کوشیدم به جان دل بازماندن از بتان
شاگرد ما زد دوست را، استاد کردن چون توان؟

گفتم «دلم آزاد کن » گفتا «به بازی بستدم »
زینسان گران داده بها، آزاد کردن چون توان؟

غمزه زنان آن شوخ و من خاموش و حیران در رهش
سلطان چو خود خنجر کشد، فریاد کردن چون توان؟

گفتی که از جان یاد کن، از من چه حیران مانده ای؟
آنجا که حاضر تو شوی، در یاد کردن چون توان؟

هجران کشیده تیغ کین، تو، سست پیمان، دل دهی
بر اعتماد چون تویی، دل شاد کردن چون توان؟

من خودکشم جورت، ولی تو خود بگویی بی وفا
چندین به روی دوستان بیدار کردن چون توان؟

خسرو ز دل غرقه به خون یاران به تیمار منش
در روز طوفان خانه را بنیاد کردن چون توان؟
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۲۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.