هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از غم و رنج خود سخن میگوید و آن را برتر از شادی دیگران میداند. او از نالایق بودن خود و دیگران برای خدمت میگوید و آرزوی نابودی خود را دارد. همچنین، از رسیدن دیگران به مقصود و ماندن خود در حسرت سخن میگوید و در پایان، از بیمهری و عدم رحمت بر افراد نالایق شکایت میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عرفانی و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناامیدی و آرزوی نابودی ممکن است برای گروههای سنی پایین مناسب نباشد.
شمارهٔ ۱۶۳۴
ای غمت خوش تر ز شادی کسان
از غم خود هر دمم شادی رسان
چون کسان گر لایق خدمت نه ایم
لعنتی بفرست بر ما ناکسان
پاره پاره کن مرا بر فرق خویش
تا همه زاغان برند و کرکسان
هر کسی در کعبه وصلت رسید
من بمردم در میان واپسان
مهربانی زو مجو، خسرو، از آنک
شعله را رحمت نیاید بر خسان
از غم خود هر دمم شادی رسان
چون کسان گر لایق خدمت نه ایم
لعنتی بفرست بر ما ناکسان
پاره پاره کن مرا بر فرق خویش
تا همه زاغان برند و کرکسان
هر کسی در کعبه وصلت رسید
من بمردم در میان واپسان
مهربانی زو مجو، خسرو، از آنک
شعله را رحمت نیاید بر خسان
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۳۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.