هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از رنجها و غمهای خود میگوید و از ماه میخواهد که به او صبر بیاموزد. او احساس میکند که روزهایش تاریک شدهاند و گریههایش نیز به او حمله میکنند. در نهایت، او از خداوند میخواهد که لشکر پیروزش را ببیند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج و غم نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۱۶۳۵
یک شب، ای ماه جهان افروز من
بر من آی و باش صبرآموز من
نیست یک ذره ترا دل گرمیی
گر چه صد دل پخته گشت از سوز من
از چه روزم شد سیه، مانا فتاد
سایه شبهای من بر روز من
می دهم جان، بگذر و ناخوش من
بهر فردا مهلت امروز من
گریه هم بر من شبیخون می کند
خسروا، بین لشکر فیروز من
بر من آی و باش صبرآموز من
نیست یک ذره ترا دل گرمیی
گر چه صد دل پخته گشت از سوز من
از چه روزم شد سیه، مانا فتاد
سایه شبهای من بر روز من
می دهم جان، بگذر و ناخوش من
بهر فردا مهلت امروز من
گریه هم بر من شبیخون می کند
خسروا، بین لشکر فیروز من
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.