۲۴۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۷۶۰

مه به زلف تو گر شود بسته
هر زمان خوب تر شود بسته

گر به زلف تو چشم بگشایم
موی در مو نظر شود بسته

چون گشایی دهان شیرین را
تنگهای شکر شود بسته

گر ز جورت به چرخ ناله کنم
چرخ را هفت در شود بسته

دیده کز خواب بسته می نشود
هم به خون جگر شود بسته

از دم سرد من عجب نبود
آب چشمم اگر شود بسته

بنده خسرو که دل به مهر تو بست
کی به مهر دگر شود بسته
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۵۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.