هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه به زیباییهای معشوق و احساسات شاعر نسبت به او میپردازد. شاعر از زلفهای معشوق، دهان شیرین او، و تأثیرات عشق بر خودش سخن میگوید. همچنین، او از درد فراق و نالههایش به آسمان و بسته شدن چشمهایش از گریه یاد میکند. در پایان، شاعر تأکید میکند که دلش تنها به معشوق بسته است و هرگز به عشق دیگری روی نخواهد آورد.
رده سنی:
15+
این شعر دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و صنایع ادبی پیچیدهتر، فهم آن را برای سنین پایین دشوار میکند.
شمارهٔ ۱۷۶۰
مه به زلف تو گر شود بسته
هر زمان خوب تر شود بسته
گر به زلف تو چشم بگشایم
موی در مو نظر شود بسته
چون گشایی دهان شیرین را
تنگهای شکر شود بسته
گر ز جورت به چرخ ناله کنم
چرخ را هفت در شود بسته
دیده کز خواب بسته می نشود
هم به خون جگر شود بسته
از دم سرد من عجب نبود
آب چشمم اگر شود بسته
بنده خسرو که دل به مهر تو بست
کی به مهر دگر شود بسته
هر زمان خوب تر شود بسته
گر به زلف تو چشم بگشایم
موی در مو نظر شود بسته
چون گشایی دهان شیرین را
تنگهای شکر شود بسته
گر ز جورت به چرخ ناله کنم
چرخ را هفت در شود بسته
دیده کز خواب بسته می نشود
هم به خون جگر شود بسته
از دم سرد من عجب نبود
آب چشمم اگر شود بسته
بنده خسرو که دل به مهر تو بست
کی به مهر دگر شود بسته
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۵۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.