هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر به توصیف معشوق و جذابیتهای او میپردازد. او از مو و روی زیبای معشوق سخن میگوید و بیان میکند که دلش همواره به او آویخته است. همچنین، از باد صبا و گل به عنوان نمادهایی برای توصیف زیبایی معشوق استفاده میکند. در پایان، شاعر از معشوق میخواهد که از او دوری نکند، زیرا او اسیر عشق معشوق شده است.
رده سنی:
15+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی است که برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات ادبی ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۱۷۶۲
لبت در سخن انگبین ریخته
رخت مشک بر یاسمین ریخته
از آن روی و موی دلاویز تست
دلم در شب و روز آویخته
چو باد صبا دید رخسار تو
به گل گفت «کای روی تو ریخته
برانگیختی بر من اسپ جفا
دگر تا چه ها باشد انگیخته؟»
ز خسرو گریزان مشو کو شده ست
اسیر تو، وز خویش بگریخته
رخت مشک بر یاسمین ریخته
از آن روی و موی دلاویز تست
دلم در شب و روز آویخته
چو باد صبا دید رخسار تو
به گل گفت «کای روی تو ریخته
برانگیختی بر من اسپ جفا
دگر تا چه ها باشد انگیخته؟»
ز خسرو گریزان مشو کو شده ست
اسیر تو، وز خویش بگریخته
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۶۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.