هوش مصنوعی:
این شعر از عشق و رنج سخن میگوید، با تصاویری مانند گل، خون، آتش و زنگار که نشاندهنده درد و اشک هستند. شاعر از سوختگی دل و تنهایی مینالد و احساساتش را با طبیعت پیوند میزند.
رده سنی:
16+
متن شامل مفاهیم عمیق عاطفی و استعارههای پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی تصاویر مانند 'خون دل' و 'سوختگی جگر' ممکن است برای کودکان نامناسب باشد.
شمارهٔ ۱۷۶۶
ای گل که چنین در بغلت تنگ گرفته
کز خون دلت پیرهنت رنگ گرفته
آن سوختگی جگر لاله ازان است
کز آه من آتش به دل سنگ گرفته
تا دست تظلم نزند کس به عنانش
تن داده به مستی و عنان تنگ گرفته
از سوزن زنگار گرفته بشناسد
بس کز نم گریه مژه ام زنگ گرفته
کز خون دلت پیرهنت رنگ گرفته
آن سوختگی جگر لاله ازان است
کز آه من آتش به دل سنگ گرفته
تا دست تظلم نزند کس به عنانش
تن داده به مستی و عنان تنگ گرفته
از سوزن زنگار گرفته بشناسد
بس کز نم گریه مژه ام زنگ گرفته
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۶۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.