۲۹۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۷۸۸

مشک بر اطراف مه آورده ای
توبه به زیر گنه آورده ای

بر رخ تو کآفت جان من است
از شب یلدا سپه آورده ای

شانه کو گم کرده بر فرق تو ره
مو کشانش رو به ره آورده ای

داده ام از دیده خون، دل خسته ای
خواستم یک بوسه، نه آورده ای

رسم تو آزردن خسرو شده
باز چه رسم تبه آورده ای؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۸۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.