هوش مصنوعی: این متن شعری است که از زبان فردی عاشق و رنج‌کشیده بیان می‌شود. شاعر از بی‌رحمی معشوق شکایت کرده و احساسات خود را با تصاویر شاعرانه مانند "خون دل خوردن" و "سنگ به کشتن برداشتن" بیان می‌کند. همچنین، او معشوق را به خودبینی و بی‌توجهی به دیگران متهم می‌کند و از او می‌خواهد که رفتار خود را تغییر دهد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عاشقانه‌ای است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامفهوم یا سنگین باشد. همچنین، برخی از تصاویر شاعرانه مانند "خون دل خوردن" ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب باشد. درک کامل این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی و تجربه‌های عاطفی پیچیده‌تر دارد.

شمارهٔ ۱۸۰۶

ز رحمت چشم بر چاکر نداری
نداری رحمت، ای کافر، نداری

دلم بردی و خوشتر آنکه گر من
بگویم بیدلم، باور نداری

مگو در من مبین، در دیگران بین
که مثل خویش در کشور نداری

به پشت پای خود بنگر که وقت است
از این آیینه بهتر نداری

کله را کج منه چندین بر آن سر
که تا با ما کجی در سر نداری

بخور خون دل و دیده مکن، ای آب
نه خون من که خواب و خور نداری

چودل برداشتن اندیشه ات بود
چرا سنگی به کشتن برنداری؟

حدیث خسرو اندر گوش می کن
ز بهر گوش اگر گوهر نداری
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۰۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.