هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، بیانگر درد عشق و رنج‌های ناشی از آن است. شاعر از معشوقی می‌گوید که با وجود زیبایی، باعث آزار و رنج او شده است. او از بی‌وفایی و رفتارهای ناپسند معشوق شکایت می‌کند و در عین حال، از عشق خود به او می‌گوید. شعر پر از استعاره و کنایه است و احساسات عمیق شاعر را نشان می‌دهد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار خواهد بود. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج و شکایت از معشوق ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال نامناسب باشد.

شمارهٔ ۱۸۳۲

ای ز غبار خنگ تو یافته دیده روشنی
چند به شوخی و خوشی گرد هلاک من تنی

وه که ز شوق چون تویی دود بر آمد از دلم
خوب نه ای تو آفتی، دوست نه ای، تو دشمنی

بهر خدای دست را پیش از آستین مکش
زانکه زبان بری تو از ریزش خون چون منی

می بخور و به دامنم پاک بکن دهان و لب
تا نکنم از این سپس دعوی پاکدامنی

دعوی مهر و آنگهی بر دل خسته رخنه ها
ریش منست آخر این، چند نمک پراگنی

در گذر براق تو خاک شد استخوان من
منتظر عنایتم، گر نظری در افگنی

ای که سوار می روی ترکش ناز بر کمر
زین چه که غمزه می زنی، تیر چرا نمی زنی؟

دل که بسوخت در غمت، طعنه چه می زنی دگر؟
شیشه نازک مرا سنگ مزن که بشکنی

کبر تو ار چه می کشم، زانکه لطیف و دلکشی
خوب نیاید، ای پسر، از چو تویی فروتنی

خسرو خسته پیش ازین داشت رعونتی به سر
چون به ریاضیت غمت جمله ببرد توسنی؟
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۳۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.