هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و انتقادی است که در آن شاعر از رفتارهای ناعادلانه و بی‌مهری معشوق شکایت می‌کند. او از خودبینی و ستم‌گری معشوق می‌گوید و از او می‌خواهد که از این رفتارها دست بردارد. همچنین، شاعر به تأثیرات عاطفی این رفتارها بر خود اشاره می‌کند و از معشوق می‌خواهد که به مهر و محبت بازگردد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاطفی و انتقادی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده یا سنگین باشد. همچنین، درک کامل این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک و اصطلاحات شعری دارد.

شمارهٔ ۱۸۶۱

سرمه اندر چشم خودبین می کنی
شانه اندر زلف پرچین می کنی

از ستم چندین که کردی کس نکرد
بس کن، از بهر که چندین می کنی؟

در غم لبهای من گویی بمیر
مرگ را بر بنده شیرین می کنی

بگذری از مهر و گویی کاین کنم
مهر می باید ترا کاین می کنی

تا بود ما و خیالت در شرف
چشم خسرو پر ز پروین می کنی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۶۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.