هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، بیانگر درد و رنج شاعر از فراق یار است. او از صبا می‌خواهد که پیام‌هایش را به معشوق برساند، از ناله‌های بلبل در بهار بگوید، و از بی‌صبری و بی‌قراری خود سخن بگوید. شاعر از غم و اندوه فراوانی که تحمل کرده می‌نالد و از معشوق می‌خواهد که او را فراموش نکند. در نهایت، او به خداوند پناه می‌برد و از او کمک می‌خواهد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و عارفانه عمیق است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و کنایه‌های ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۸۷۴

سلام و خدمت ما، ای صبا، به یار بگوی
فغان و زاری بلبل به نوبهار بگوی

برفت طاقت صبر و نماند قوت عقل
بگوی حال من او را و زینهار بگوی

ز خون دیده همه دست من نگار گرفت
مگر که دست بگیرد بدان نگار بگوی

هزار جور کشیدم ز غم که نتوان گفت
یکی اگر بتوانی از آن هزار، بگوی

اگر ز بنده فراموش کرد، یادش ده
وزین سخن دو سه بر وجه یادگار بگوی

بنای عافیتم کاستوار بود از صبر
خراب شد ز غمم دار استوار بگوی

حدیث چشم چو دریا بگو و زین مگذر
چو زین گذشت، حدیث لب و کنار بگوی

اگر چه هر چه بگویی به عکس کار کند
تو باری اینقدر از بهر عکس کار بگوی

اگر چه او نشود ز آن خویش خسرو را
تو ز آن خود بکن و بهر کردگار بگوی
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۷۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.