۲۷۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۹۰۶

بدین صفت که تویی در زمانه، معذوری
اگر به صورت زیبای خویش مغروری

دلم چو آینه صورت پرست شد، چه کنم؟
به هر طرف که نظر می کنم تو منظوری

به بلبلان برسانید تا نفس نزنید
که غنچه پای برون می نهد ز مستوری

مرا چو از تو اجازت به زندگانی نیست
به زیر پای تو جان می دهم به دستوری

ترا که شوق عزیزی نسوخت، کی دانی؟
که چیست بر دل خسرو ز داغ مهجوری
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۰۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.