هوش مصنوعی:
متن بالا درباره عشق و فداکاری در راه معشوق است. شاعر از مخاطب میخواهد که از تعلقات دنیوی دست بردارد، خود را در راه معشوق فدا کند و تمام وجودش را به او بسپارد. تأکید شده که بدون دلسپردگی کامل، نمیتوان به وصال معشوق رسید و زیبایی او را در دنیا دید.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه موجود در متن ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند فنا کردن خود در راه معشوق نیاز به بلوغ فکری دارد.
غزل ۳۷
نهایت نیست راه عشق را یار
تو یک روباش دست ازکار بردار
فنا کن خویش را در راه جانان
چه کار آید ترا این درم و دنیار
اگر یک دل نباشی در طریقش
نه بینی روی او هرگز درین دار
و فی الکونین کی بیند جمالش
فدا کن جان بگرد زلف آن یار
دریغ از وی چه داری پاره زر را
تو خاصه جان خود بایار بسپار
تو یک روباش دست ازکار بردار
فنا کن خویش را در راه جانان
چه کار آید ترا این درم و دنیار
اگر یک دل نباشی در طریقش
نه بینی روی او هرگز درین دار
و فی الکونین کی بیند جمالش
فدا کن جان بگرد زلف آن یار
دریغ از وی چه داری پاره زر را
تو خاصه جان خود بایار بسپار
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل ۳۶
گوهر بعدی:غزل ۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.