هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، توصیفی زیبا و پراحساس از معشوق و ویژگی‌های او ارائه می‌دهد. شاعر با استفاده از تصاویر طبیعی مانند لاله، گل، ماه، درخت صندل و مار، زیبایی‌های معشوق را می‌ستاید و از درد فراق و اشتیاق به وصال می‌گوید. همچنین، از شاه و درگاه او درخواست کمک می‌کند تا از این غم رهایی یابد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد تا بتواند به درستی درک و تفسیر شود.

شمارهٔ ۱۹۲۵

زهی رویت شکفته لاله زاری
در حسن ترا گل پرده داری

رخت را بهتر از مه می شمارم
وزین بهتر نمی دانم شماری

درخت صندل آمد قامت تو
که می پیچد در او زلفت چو ماری

روان کردی سمند کامران را
نترسیدی که برخیزد غباری

به دنبالت روان شد آب چشمم
که ریزد بر سر راهت نثاری

چو خود رفتی به تسکین دل من
خیال خویش را بفرست باری

بخواهم یادگاری از تو، لیکن
خیال است اینکه بدهی یادگاری

دلم یک چند بود اندر پس کار
فراقت باز پیش آورد کاری

گلی نشکفته بختم را ز وصلت
ز غم هر موی بر تن گشت خاری

ز شاخ وصل چون برگی ندارم
بخواهم از جناب شاه باری

ز بحر نظم خسرو در نثارت
کشد هر لحظه در شاهسواری
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.