هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از فراق یار و درد دوری می‌نالد. او از عشق نافرجام، خیانت یار، و رنج‌های عاطفی سخن می‌گوید و آرزو می‌کند که ای کاش یادگارهای بیشتری از آن عشق داشت. همچنین، او از ویرانی دلش توسط معشوق و نادانی گذشته خود در حق عشق اظهار پشیمانی می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاطفی عمیق، درد فراق و عشق نافرجام است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند خیانت و پشیمانی نیاز به بلوغ عاطفی دارند.

شمارهٔ ۱۹۷۶

نبود یار من آن را که یار داشتمی
گهی به دیده و گه در کنار داشتمی

ز من برید و غمم یادگار داد که کاش
دو سه دگر هم ازین یادگار داشتمی

به ناز گفتی گه گه من از آن توام
دروغ گفتی و من استوار داشتمی

خراب کرده خوبانست خان و مان دلم
وگر نه بهتر ازین روزگار داشتمی

به قهر می کشدم عشق و این همان خصم است
که پیش ازین من نادانش خوار داشتمی

به باغ کاش بهم بودمی که تا پیشش
ز خون دیده زمین لاله زار داشتمی

کدام گل ته او بود تا دو دیده خویش
برفتمی و به بالای خار داشتمی

خراشها که درین سینه بودی از کف پاش
برین جراحت جان فگار داشتمی

دریغ یک سر خسرو هزار بایستی
که تیغ او را مشغول کار داشتمی
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۷۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.