هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که در آن گفت‌وگویی بین شاعر و پرسنده‌ای دربارهٔ ماهیت عشق و رابطهٔ بین عاشق و معشوق صورت می‌گیرد. پرسنده سوالاتی دربارهٔ انتظارات عاشق و معشوق، حدود و غایت عشق، و رفتار معشوق مطرح می‌کند. شاعر در پاسخ تأکید می‌کند که عشق را نمی‌توان به حد و مرزی محدود کرد و درک کامل آن ممکن نیست. او همچنین توصیه می‌کند که عاشق نباید به حرف‌های حسودان دربارهٔ معشوق توجه کند و باید در حضور معشوق فروتن باشد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی دربارهٔ عشق است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهٔ زندگی دارد. همچنین، زبان شعر کلاسیک ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۳۳ - درمعنی عشق گوید

مرا، دی عاشقی گفت ای سخنور
میان عاشق و معشوق بنگر

نگه کن تا چه باید هر دوانرا
وزین دو کز تو پرسیدم بمگذر

چه خواهد دلبر از دلجوی بیدل ؟
چه خواهد عاشق از معشوق دلبر؟

چه دانی دوستی را حدو غایت ؟
مقدر باشد آن یا نامقدر؟

چه باشد علت کردار معشوق؟
بجای عاشقی معشوق پرور

مرا زینگونه فکرتهاست بسیار
اگر دانی سخنهاگو ازین در

مر او را گفتم: ای پرسنده! احسنت
نکو پرسیدی و زیبا ودرخور

بپرسیدی ز حد و غایت عشق
جوابی جزم خواهی و مفسر

می آن گویم که دانم، ور ندانم
مرا از جمله جهال مشمر

که داند عشق را هرگز نهایت
سؤالی مشکل آوردی و منکر

بر من عشق را غایت بجاییست
که کس کردنش نتواند مقرر

چنان باید که نکند هیچ عاشق
حدیث حاسد معشوق باور

بوقت خلوت اندر پیش معشوق
چو کهتر باشد اندر پیش مهتر

مسخر گشته معشوق باشد
وگر چه عالمش باشد مسخر

ز بهر دوستی بالای معشوق
پرستد سایه سرو و صنوبر

ز بهر رنگ و بوی جعد معشوق
نباشد ساعتی بی سنبل تر
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۲ - در صفت لشکر سلطان محمود و خلعت دادن بدانان
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴ - درمدح یمین الدوله محمود بن ناصرالدین و ذکر غزوات و فتوحات او در گنگ
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.