۳۰۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷ - واو راست

باز یارب چونم از هجران دوست
باز چون گم گشته ام جویان دوست

تا همی خایم لب و دندان خویش
ز آرزوی آن لب و دندان دوست

دیدگانم ابر درافشان شده ست
زآرزوی لفظ در افشان دوست

من نخسبم بی خیال روی یار
من نخندم بی لب خندان دوست

من به جان بادوست پیمان کرده ام
نشکنم تا جان بود پیمان دوست

من چنینم یار گویی چون بود
آن خود دانم ندانم آن دوست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶ - همو راست
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸ - نیزاو راست
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.