هوش مصنوعی: این متن عرفانی به موضوع عشق و وابستگی عاشق به معشوق می‌پردازد و بیان می‌کند که عاشق با رسیدن به معشوق، به هیچ چیز دیگری نیاز ندارد. تمام نیازها و خواسته‌های عاشق در وصال معشوق تأمین می‌شود و او از هر آنچه غیر از معشوق است بی‌نیاز می‌گردد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای سنین پایین ممکن است دشوار باشد. همچنین، برای درک بهتر این نوع اشعار، آشنایی با ادبیات عرفانی فارسی لازم است.

شمارهٔ ۵۹

آنکوبتست زنده بجانش چه حاجتست
قوت از غم تو کرده بنانش چه حاجتست

عاشق بسان مرده بود،جان اوست دوست
چون دوست دست داد بجانش چه حاجتست

آن کو بدل حدیث تو تکرار می کند
از بهر ذکر تو بزبانش چه حاجتست

وآن کس که از جهانش تمنا وصال توست
چون یافت وصال تو بجهانش چه حاجتست

عاشق بهشت از پی روی تو می خوهد
چون دید روی تو بجنانش چه حاجتست

عاشق بمال دل ندهد بهر آنکه اوست
کان گهر بگوهر کانش چه حاجتست

او بر در تو از همه خلقست بی نیاز
آنرا که کس تویی بکسانش چه حاجتست

با او چو دست لطف بیاری بر آوری
زآن پس بیاری دگرانش چه حاجتست

از کشف و از عیان نتوان گفت نزد او
چون عین او تویی بعیانش چه حاجتست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.