هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق، زیبایی و دل‌بستگی سخن می‌گوید. او از گلستان شکفته، غنچه‌های پنهان، عاشقان مشتاق و دردهای عشق می‌سراید. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی مانند معنی‌داری صورت و جان دارد. شاعر در پایان، خود را سیف فرغانی معرفی می‌کند و از ترانه و غزل سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات و استعاره‌های به‌کار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارند.

شمارهٔ ۴۲۰

ای گلستان شکفته بنسیم وباران
همچو غنچه چه کنی روی نهان از یاران

عاشقان گر بخزان از تو بهاری خواهند
بدو رخسار ودو چشم از تو گل از ما باران

طالب سایه تو جمله خورشید رخان
عاشق صورت تو زمره معنی داران

ای چو جان داروی تو خسته دلان را مرهم
من ز درد تو خوشم چون زشفا بیماران

همه در عهد تو در ماتم حسن خویشند
سرخ رویان کلهدارو سیه دستاران

بهر آن زلف که بر پای دلم زنجیرست
نه منم شیفته سر بلکه چو من بسیاران

آدمی چون رهد از عشق که مر انسان را
دیو آن وسوسه گشتند پری رخساران

حزن بر عاشق تو بسته در خواب ولیک
آستان تو شده بالش شب بیداران

سیف فرغانی قول تو ترانه است وغزل
بعد ازین دست بدار از عمل بی کاران
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.