هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و ستایش‌آمیز، زیبایی و جلال معشوق را با تشبیه‌های فراوان به خورشید و ماه توصیف می‌کند. شاعر از زلف و روی معشوق به عنوان نمادهای نور و زیبایی یاد می‌کند و خود را نیازمند این زیبایی می‌داند. همچنین، در ابیاتی به ستایش سلطان عالم‌گیر پرداخته و او را با خورشید و ماه مقایسه می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عاشقانه و استعاری است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از تشبیه‌های پیچیده و زبان ادبی کلاسیک، فهم آن را برای گروه‌های سنی پایین‌تر دشوار می‌سازد.

شمارهٔ ۴۷۷

ای بزیر زلف تو سایه نشین خورشید و ماه
زلف و رویت در نقاب عنبرین خورشید و ماه

سایه زلف چو ابر از پیش رویت دور کن
تا ببیند آسمان اندر زمین خورشید و ماه

گر مه و خور بر نیاید پرده از رخ برفگن
آینه برگیر و اندر روی بین خورشید و ماه

روز و شب گو ماه و خور را بعد ازین جلوه مکن
کز مه و خور بی نیازم من بدین خورشید و ماه

گر همی خواهد امان این از زوال آن از خسوف
گو برو در سایه زلفش نشین خورشید و ماه

از کلهداران که دارد وز نکورویان کراست
در قبا سرو و صنوبر بر جبین خورشید و ماه

گفته بر قدت بسی مدح و ثنا شمشاد و سرو
گفته بر رویت هزاران آفرین خورشید و ماه

خود کجا دارد کمند عنبرین شمشاد و سرو
خود کجا دارد لبان شکرین خورشید و ماه

روی چون آتش نمودی تا چراغ خویشتن
می برافروزند از آن نور مبین خورشید و ماه

ذره اندر سایه تو همچو ماه و خور شود
ای ترا از چاکران کمترین خورشید و ماه

سیف فرغانی چنین سلطان عالم گیر را
آسمان انگشتری زیبد نگین خورشید و ماه
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۷۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.