هوش مصنوعی: این متن یک شعر عاشقانه و توصیفی است که با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، ویژگی‌های معشوق و قدرت شاه یا سلطان را توصیف می‌کند. در بخش‌هایی از شعر، عشق و زیبایی معشوق با عناصر طبیعت مقایسه شده و در بخش‌های دیگر، قدرت و شکوه پادشاه با عناصر مختلف مانند نور، شمشیر، و سپاه توصیف شده است.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم پیچیده‌ی ادبی و استعاره‌های غنی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار خواهد بود. همچنین، برخی از واژه‌ها و ترکیبات قدیمی ممکن است برای نوجوانان نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۷۹ - در مدح اتسز خوارزمشاه

ببرد از من بناگاهان هوای مهر آن دلبر
نشاط از جان قرار از دل توان از تن خرد از سر

لب و خود و رخ و خط وی و جز او کرا دیدی
خط از سنبل رخ از لاله خدا ز سوسن لب از شکر؟

بری پیدا دلی پنهان رخی زیبا قدی نازان
قد از سرو و رخ از ماه و دل از آهن بر از مرمر

بقد و زلف و جعد و طره بر دست آن صنم گویی
گره از دام و پیچ از تاب و رنگ از شب خم از چنبر

بسان نور و فر و عکس لون چهر او ناید
گل از گلبن در از دریا مه از گردون می از ساغر

تو گویی شم و نم و دم و خوی بر دست شخص او
خوی از خیری دم از باده نم از نرگس شم از عنبر

چو باد و ابر و دود و برق آید در وثاق من
غم از رو زن بلا از کوی و رنج از بام و جور از در

نبرد فهم و وهم و مهر و امید اندر گیتی
امید از وصل و مهر از یار و وهم از شاه و فهم از زر

شهنشاهی که رسم و راه و روی و خوی او بستد
فروغ از روز و نور از شمع و زیب از ماه و فر از خور

ببزم و رزم و حزم و عزم گویی عاریت دارد
کف از حاتم هش از رستم تن از بیژن دل از حیدر

بخشم و حلم و عفو و طبع بردارد اگر خواهد
رگ از خاک و تگ از باد و نم از آب و تف از آذر

جهان را خسرو و سلطان و شاه و شهریار آمد
چه از دولت چه از طالع چه از منظر چه از مخبر

بعهد و دهر و شهر و چرخ خالی کرد عهد او
زمین از رنج و دهر از جور و چرخ از نحس و شهر از شر

جهاندارا ، سپاه و خیل و فوج و لشکرت دارد
دل از آهن تن از جوشن سر از خفتان بر از مغفر

شده ملکت بتو خوب و بدیع و دلکش و زیبا
چو طبع از باغ و راغ از شاخ و شاخ از برگ و برگ از بر

بخشت و تیغ و شل گرفته پیش تو آرند
پلنگ از شخ هز بر از که نهنگ از بحر و شیر از بر

تویی خورشید و شاه و شیر و سلطان اندرین عالم
هم از همت هم از حشمت از هیبت هم از گوهر

شده حضرت بتو خو بدیع و دلکش و روشن
چو شمع از شان کمان از شاخ و درع از حلقه تیر از پر

همی تا رنگ و بوی و جلد و نام تو پدید آرد
زر از سیم و می از آب و خز از موی و گل از عبهر

مبادا خالی و فرد و تهی هر روز خسرو را
دل از شادی و لب از خنده کف از جام و سر از افسر
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۲۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۸ - در مدیحه گوید
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۰ - در تهنیت ولادت دو فرزند ملک اتسز
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.