هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و ستایش معشوق و تواناییهای او سخن میگوید. او از تأثیر اشعار خود بر روحش و نیز از قدرت و شکوه معشوق که حتی چرخ بلند آسمان را به حیرت واداشته، یاد میکند. همچنین به دشمنان اشاره دارد که چگونه شکست خوردهاند و بخت بدشان در نیمهشب نیز آشکار شده است. در پایان، شاعر آرزوی راحتی و خوشبختی برای معشوق میکند و از تقدیر بدخواهان گلایه مینماید.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است و درک کامل آن نیاز به شناخت ادبیات کلاسیک فارسی و بلوغ فکری دارد. همچنین ممکن است برخی از استعارهها و کنایههای بهکار رفته برای مخاطبان کمسنوسال نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۱۰ - در حق ملک نیمروز
نه من از آسمان گردنده
خدمت تو بجان طلب کردست ؟
تا تو اشعار من طلب کردی
روح در قالبم طرب کردست
خاصه ، آن خسروی که چرخ بلند
از معالی او عجب کردست
ملک نیمروز ، کاقبالش
روز بدخواه نیم شب کردست
قصت رمح او کند با خصم
آنچه مهتاب با قصب کردست
باد راحت نصیب تو ، که فلک
قسم بدخواه تو نصب کردست
خدمت تو بجان طلب کردست ؟
تا تو اشعار من طلب کردی
روح در قالبم طرب کردست
خاصه ، آن خسروی که چرخ بلند
از معالی او عجب کردست
ملک نیمروز ، کاقبالش
روز بدخواه نیم شب کردست
قصت رمح او کند با خصم
آنچه مهتاب با قصب کردست
باد راحت نصیب تو ، که فلک
قسم بدخواه تو نصب کردست
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹ - در مدح امام حمیدالدین ابوبکر بن عمر محمودی
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱ - در حق اتسز خوارزمشاه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.