هوش مصنوعی: شاهی برای شکار از شهر دور می‌شود و در بیشه‌ای خیمه می‌زند. او معتقد است که کار پادشاه بازی نیست و شغل عاقلان نیز بیهوده‌گویی نیست. ناگهان شیری وحشی ظاهر می‌شود و راه را بر همه می‌بندد. شاه تصمیم می‌گیرد دو نفر (احتمالاً سیم و زر، اشاره به دو نوع سکه یا دو فرد) را محک بزند تا ببیند کدام یک شجاع‌ترند. از آنها می‌خواهد با شیر بجنگند و شجاعت خود را نشان دهند.
رده سنی: 12+ متن دارای مفاهیم اخلاقی و حکیمانه است و نیاز به درک نسبی از تمثیل‌های ادبی دارد. همچنین صحنه‌های مبارزه و شجاعت ممکن است برای کودکان کوچک‌تر نامناسب باشد.

بخش ۴۲ - امتحان کردن شاه آن دو غلام را

شاه روزی به اتفاق شکار
خیمه بر بیشه زد ز شهر و دیار

زانکه جز در شکار نتوان کرد
ورزش کارزار و جنگ و نبرد

کار ارباب ملک بازی نیست
بازی آیین سرفرازی نیست

شغل اهل خرد نه لهو بود
ور بود سهل بلکه سهو بود

شرزه شیری ز بیشه غره کشید
که یلان را ز بیم زهره درید

آمد و بر کنار بیشه نشست
بر همه رهگذار بیشه ببست

شاه گفتا که وقت شد بی شک
که زنم آن دو نقد را به محک

سیم و زر تا نیوفتد به گداز
سره از قلب کی شود ممتاز

هر دو را پیش خواند و پیش نشاند
سخن شیر پیش ایشان راند

گفت خیزید و سازکار کنید
با وی آهنگ کارزار کنید
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۴۱ - حکایت بر سبیل تمثیل
گوهر بعدی:بخش ۴۳ - سرعت نمودن غلام مقبول به انقیاد امر پادشاه و تبری کردن او از حول و قوت خویش
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.