هوش مصنوعی: متن بالا بخشی از یک شعر عرفانی است که به موضوع خلقت انسان، دانش و معرفت الهی می‌پردازد. در این شعر، خداوند به ملائکه دستور می‌دهد که از اسما و صفات الهی آگاه شوند، اما آنها قصور خود را اعتراف می‌کنند. سپس آدم (ع) به عنوان نماینده‌ی کامل خلقت، این اسما را می‌شناسد و شرح می‌دهد. این متن به رابطه‌ی بین کل (انسان کامل) و اجزا (دیگر موجودات) نیز اشاره دارد و بیان می‌کند که علم کامل تنها در کل وجود دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. همچنین، استفاده از زبان شعر کلاسیک ممکن است برای گروه‌های سنی پایین‌تر دشوار باشد.

بخش ۷۵ - در بیان آنکه نشئه ملکیه ادراک این معنی نمی کرد و لهذا زبان طعن بر آدم علیه السلام گشادند و بر وی به فساد و سفلک گواهی دادند

بود بیرون ز نشئه املاک
که کنند این دقیقه را ادراک

لاجرم گاه خلقت آدم
می زدند از غرور و دعوی دم

کای خدا با مسبحیم تو را
سبحه خوانان مصلحیم چرا

ز آب و گل صورتی برانگیزی
کاید از وی فساد و خونریزی

فاضل اینجا به پیشگاه قبول
چیست حکمت ز خلقت مفضول

گل بود خار و خس چه کار آید
پیش عنقا مگس چه کار آید

علم الله آدم الأسما
کلها ای حقایق الأشیا

اسم حق پیش صاحب عرفان
نیست الا حقایق اعیان

کرد اسما تمام تعلیمش
کرد اوصاف ذات تفهیمش

بعد ازان گفت مر ملائکه را
انبئونی بهذه الأسما

همه گشتند منحرف ز غرور
همه گفتند معترف به قصور

ما علمنا وراء ما علمت
ما فهمنا خلاف ما فهمت

صنعت توست آفرینش ما
رحمت توست علم و بینش ما

هر چه ما را نموده ای دانیم
هیچ بر وی فزود نتوانیم

پس به آدم رسید بار دوم
از خدا این ندا که انبئهم

بالأسامی التی بهم ظهرت
چون ز اسرارشان بود خبرت

آدم از امر حق زبان بگشاد
شرح آن نامها یکایک داد

زانکه هست از تمامی اشیا
آدمی کل و مابقی اجزا

هر چه در جزو هست در کل هست
جزو را کوته است از کل دست

نیست در هیچ جزو کل به کمال
هست در کل جمیع اجزا حال

کل چو گردد به ذات خود دانا
همه معلوم او شود اجزا

ور شود جزو نیز مدرک خویش
ننهد پا ز دانش خود پیش

گر چه علمش به خود شود حاصل
به دگر جزوها بود جاهل
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۲۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۷۴ - در بیان آنکه آدمی کمال و نقصان خود را نمی داند زیرا که او مخلوق از برای خود نیست بلکه از برای غیر خود است فالذی خلقه انما خلقه لنفسه لاله فما اعطاه الا ما یصلح ان یکون له تعالی فلو علم انه مخلوق لربه لعلم ان الله خلق الخلق علی اکمل صورة تصلح لربه اعوذ بالله ان اکون من الجاهلین
گوهر بعدی:بخش ۷۶ - در بیان آنکه آدمی کل است و سایر اشیا به مثابه اجزا
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.