هوش مصنوعی: متن بالا درباره عشق الهی و نقش آن در خلقت و هستی است. عشق به عنوان کلید گنجینه جود و بخشش توصیف شده و همه چیز در عالم به عشق وابسته است. همچنین، متن به تجلی حق در موجودات و کمالات الهی اشاره دارد و ظهور حق را در اشکال مختلف شرح می‌دهد. عشق باعث شده تا هستی از نیستی پدید آید و فتنه عشق و عاشقی برپا شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار است. همچنین، استفاده از اصطلاحات تخصصی عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

بخش ۱ - آغاز دفتر ثانی مثنوی ملقب به سلسلة الذهب المتوسل بها الی اعز مقصد و اجل مطلب

بسم الله الرحمن الرحیم
هست صلای سر خوان کریم

بشنو ای گوش بر فسانه عشق
از صریر قلم ترانه عشق

قلم اینک چو نی به لحن صریر
قصه عشق می کند تقریر

عشق مفتاح مخزن جود است
هر چه بینی به عشق موجود است

هیچ جنسی ز سافل و عالی
نیست از عشق و حکم آن خالی

حق چو بر خویشتن تجلی کرد
یافت خود را در آن تجلی فرد

دید ذاتی به وصف های کمال
متصف در حریم عز و جلال

وصف های همیشه لازم ذات
کسب کرده ز وی بقا و ثبات

هر چه دارد ز نام غیر نشان
نیست دخلش در اتصاف به آن

چون وجوب وجود و قدس قدم
بی نیازی ز عالم و آدم

آن که دارد ز علم و دانش کام
نهد آن را کمال ذاتی نام

لیک در ضمن آن کمال دگر
دید موقوف بر ظهور اثر

پیش اهل شعور و دانایی
لقب آن کمال اسمایی

وان ظهور حق است در اطوار
مختلف در خصایص و آثار

بس شهود تطورات ظهور
کش به آنها بود شعور و حضور

وین ظهور و شهود را دانا
می شمارد جلا و استجلا

آمدن در صور کمال جلاست
دیدن آن کمال استجلاست

حق چو حسن کمال اسما دید
آنچنانش نهفته نپسندید

خواست اظهار آن کمال کند
عرض آن حسن و آن جمال کند

خواست تا در مجالی اعیان
سر مستور او رسد به عیان

چون ز حق یافت انبعاث این خواست
فتنه عشق و عاشقی برخاست

هست با نیست عشق در پیوست
نیست زان عشق نقش هستی بست

نیست چون فیض نور هستی یافت
روی همت به منبع آن تافت

سایه و آفتاب را با هم
نسبت جذب عشق شد محکم
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۲۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر بعدی:بخش ۲ - اشارت به آنکه محبت هر چند از جانبین است اما اصل در آن محبت حضرت حق است سبحانه مر بنده را چنانکه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.