هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که از عشق و وابستگی به معشوق الهی سخن می‌گوید. شاعر از جدایی از دنیای مادی و پیوستن به عشق حقیقی می‌گوید و از رهایی از قید و بندهای دنیوی و رسیدن به حکمت و معرفت الهی سخن می‌راند.
رده سنی: 16+ محتوا دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

بخش ۱۱۱ - مناجات در تقریب نصایح انگیختن

ای ز تو ملک و ملک رفته ز دست
شتران فلک از ذوق تو مست

بیم آنست که این هفت و چهار
بگسلانند ز مهر تو مهار

در بیابان غمت روی نهند
جان شیرین به تک و پوی دهند

ای خوش آن رهرو از خود رسته
رقص دایم ز تو در پیوسته

زیر پایش چو کند پای ز سر
نشتر خار بود سبزه تر

خارج از دایره صلح و نزاع
کرده سر پی سپر راه سماع

ساز خاک قدمش جامی را
ببر از وی به دمش خامی را

جرعه جام فنایش بچشان
بر سر خوان وفایش بنشان

قید تقلید ز جانش بگشای
رشح حکمت ز زبانش بگشای

به نصیحت نفسش دار روان
باز کن گوش نصیحت شنوان
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۱۰ - حکایت صوفی و اعرابی که غلام وی به حسن حدی شتران وی را هلاک کرده بود
گوهر بعدی:بخش ۱۱۲ - عقد سی و پنجم در دولتخواهی سلاطین که عدل ایشان سرمایه آبادانی است و ظلم ایشان پیرایه ویرانی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.