هوش مصنوعی: شاعر در این متن بیان می‌کند که با تثبیت اعتقادش به عشق، به کار اصلی خود بازمی‌گردد که همان عشق ورزیدن است. او عشق را سررشته زندگی خود می‌داند و قصد دارد درباره آن سخن بگوید. شاعر تأکید می‌کند که بدون جوشش عشق از درون، شرح آن ممکن نیست و با کمک توفیق الهی، می‌خواهد درس عشق را به تحقیق درآورد و داستانی جدید بپردازد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عرفانی و عاشقانه عمیق است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم پیچیده ادبی و عرفانی، مناسب سنین بالاتر است.

بخش ۱۱ - گفتار در ختم دفتر اول از کتاب سلسلةالذهب

چون شد این اعتقادنامه درست
باز گردم به کار و بار نخست

کار من عشق و بار من عشق است
حاصل روزگار من عشق است

سر رشته کشیده بود به عشق
دل و جان آرمیده بود به عشق

به سر رشتهٔ خود آیم باز
سخن عاشقی کنم آغاز

آن نه رشته، سلاسل ذهب است
نام رشته بر آن نه از ادب است

این مسلسل سخن که می‌خوانی
هم از آن سلسله‌ست، تا، دانی!

تا نجوشد ز سینه عشق سخن
نتوان داد شرح عشق کهن

می‌زند جوش، عشق‌ام از سینه
تا دهم شرح عشق دیرینه

گر مددگار من شود توفیق
که کنم درس عشق را تحقیق،

بهر آن دفتری ز نو سازم
داستانی دگر بپردازم
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۰
گوهر بعدی:بخش ۱۲ - از دفتر دوم سلسلةالذهب در خلق اسماء باری و پیداش عشق
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.