هوش مصنوعی: جامی از شاعر می‌خواهد که از شعر و شاعری دست بردارد و به سکوت روی آورد. او شعر را خیال‌بافی و موشکافی بی‌فایده می‌داند و معتقد است که ارزش کار هرکس به اندازه همت اوست. او سپس به اهمیت کار نیک و فرهنگ اشاره می‌کند و مدح نکردن افراد پست را توصیه می‌نماید. در پایان، او از زبان حال خود فریاد می‌زند که تنها اهل خرد آن را درک خواهند کرد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و اخلاقی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم انتزاعی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

بخش ۲۶ - خاتمهٔ کتاب

جامی! از شعر و شاعری بازآی!
با خموشی ز شعر دمساز آی!

شعر، شعر خیال بافتن است
بهر آن شعر، مو شکافتن است

به عبث، شغل مو شکافی چند؟
شعرگویی و شعربافی چند؟

هست همت چو مغز و کار چو پوست
کار هر کس به قدر همت اوست

نه، چه گفتم؟ چه جای این سخن است؟
رای دانا ورای این سخن است

کار، فرخنده گشته از فرهنگ
کارگر را در او چه تهمت و ننگ؟

همت مرد چون بلند بود
در همه کار ارجمند بود

کار کید ز کارخانهٔ خیر
در دو عالم بود نشانهٔ خیر

مدح دونان به نغز گفتاری
خرده‌دان را بود نگونساری

همه ملک جهان، حقیر بود
زآنکه آخر فناپذیر بود

با دهانی ز قیل و قال خموش
می‌کنم از زبان حال، خروش

آن خروشی که گوش جان شنود
بلکه اهل خرد به آن گرود

بر همین نکته ختم شد مقصود
لله‌الحمد والعلی والجود
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۲۵ - معالجه کردن بوعلی سینا آن صاحب مالیخولیا را
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.