هوش مصنوعی:
این شعر بر اهمیت صداقت، یکرنگی و پرهیز از دروغ و دورویی تأکید دارد. شاعر بیان میکند که راستی و صداقت باعث رستگاری و بلندی مقام انسان میشود، در حالی که دروغ و کجروی به تباهی میانجامد. همچنین، به ارزش وفاداری، امانتداری و وحدت درون و بیرون اشاره میکند.
رده سنی:
12+
مفاهیم عمیق اخلاقی و عرفانی موجود در شعر برای درک و تحلیل به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارد که معمولاً از سن 12 سالگی به بعد در افراد شکل میگیرد. همچنین، این شعر میتواند برای نوجوانان و بزرگسالان الهامبخش و آموزنده باشد.
بخش ۲۳ - در صدق چنانکه ظاهر و باطن یکسان بود
ای گرو کرده زبان را به دروغ!
برده بهتان ز کلام تو فروغ!
این نه شایستهٔ هر دیدهورست،
که زبانت دگر و دل دگرست
از ره صدق و صفا دوری چند؟
دل قیری، رخ کافوری چند؟
روی در قاعدهٔ احسان کن!
ظاهر و باطن خود یکسان کن!
یکدل و یک جهت و یکرو باش!
وز دورویان جهان، یک سو باش!
از کجی خیزد هر جا خللیست
«راستی، رستی! نیکو مثلیست
راست جو، راست نگر، راست گزین!
راست گو، راست شنو، راست نشین!
تیر اگر راست رود بر هدف است
ور رود کج، ز هدف بر طرف است
راست رو! راست، که سرور باشی!
در حساب از همه برتر باشی!
صدق، اکسیر مس هستی توست
پایهافراز فرودستی توست
اثر کذب بود «هیچکسی»
به «کسی» گر رسی از صدق رسی
صبح کاذب زند از کذب نفس
نور او یک دو نفس باشد و بس
صبح صادق چون بود صدقپسند
علم نورش از آن است بلند
دل اگر صدقپسندیت دهد
بر همه خلق بلندیت دهد
صدق پیش آر که صدیق شوی
گوهر لجهٔ تحقیق شوی
آنست صدیق که دلصاف شود
دعوی او همه انصاف شود
وعدهٔ او به وفا انجامد
دلش از غش به صفا آرامد
در درون تخم امانت فکند
وز برون خار خیانت بکند
برفتد بیخ نفاق از گل او
سرزند شاخ وفاق از دل او
برده بهتان ز کلام تو فروغ!
این نه شایستهٔ هر دیدهورست،
که زبانت دگر و دل دگرست
از ره صدق و صفا دوری چند؟
دل قیری، رخ کافوری چند؟
روی در قاعدهٔ احسان کن!
ظاهر و باطن خود یکسان کن!
یکدل و یک جهت و یکرو باش!
وز دورویان جهان، یک سو باش!
از کجی خیزد هر جا خللیست
«راستی، رستی! نیکو مثلیست
راست جو، راست نگر، راست گزین!
راست گو، راست شنو، راست نشین!
تیر اگر راست رود بر هدف است
ور رود کج، ز هدف بر طرف است
راست رو! راست، که سرور باشی!
در حساب از همه برتر باشی!
صدق، اکسیر مس هستی توست
پایهافراز فرودستی توست
اثر کذب بود «هیچکسی»
به «کسی» گر رسی از صدق رسی
صبح کاذب زند از کذب نفس
نور او یک دو نفس باشد و بس
صبح صادق چون بود صدقپسند
علم نورش از آن است بلند
دل اگر صدقپسندیت دهد
بر همه خلق بلندیت دهد
صدق پیش آر که صدیق شوی
گوهر لجهٔ تحقیق شوی
آنست صدیق که دلصاف شود
دعوی او همه انصاف شود
وعدهٔ او به وفا انجامد
دلش از غش به صفا آرامد
در درون تخم امانت فکند
وز برون خار خیانت بکند
برفتد بیخ نفاق از گل او
سرزند شاخ وفاق از دل او
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۲۲ - فتوت
گوهر بعدی:بخش ۲۴ - حکایت وارد شدن میهمان بر اعرابی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.