۲۸۹ بار خوانده شده

۱۹ - النوبة الثالثة

«قوله تعالى: فَإِذا قَضَیْتُمُ الصَّلاةَ الآیة بدان که این نماز رازى است‏میان بنده و خدا که درین راز هم‏نیاز است، و هم ناز. امروز نیاز است، و فردا ناز. امروز رنج است و فردا گنج. امروز بارى گران، فردا روح و ریحان. امروز کدّ و کار، و فردا کام و بازار. امروز رکوع و سجود، و فردا وجود و شهود.
و از شرف نماز است که ربّ العالمین صد و دو جایگه در قرآن ذکر آن کرده، و آن را سیزده نام نهاده: صلاة، و قنوت، و قرآن، و تسبیح، و کتاب، و ذکر، و رکوع، و سجود، و حمد، و استغفار، و تکبیر، و حسنات، و باقیات.
و مصطفى (ص) گفته:«الصّلاة معراج المؤمن»
و گفته: «الصّلاة مأدبة اللَّه فى الأرض»، و علماء سلف گفته‏اند: الصّلاة عرس المریدین و نزهة العارفین، و وسیلة المذنبین، و بستان الزّاهدین. و گفته‏اند: نماز گزارنده را هفت کرامت است: هدایت و کفایت و کفّارت و رحمت و قربت و درجت و مغفرت. و اوّل قدم از شرک بى‏نمازى است، که ربّ العزّة گفت: ما سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ؟ قالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ. و اسم ایمان در صلاة نهاد آنجا که گفت: وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُضِیعَ إِیمانَکُمْ اى صلوتکم، و وعده روزى بنماز داد آنجا که گفت: وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاةِ الى قوله... نَحْنُ نَرْزُقُکَ. و عدد نمازهاى فرائض پنج آمد بر وفق اصول شرایع. مصطفى (ص) اصول شرایع را گفت: «بنى الاسلام على خمس»، و اصول فرایض نماز را: «خمس صلوات فى الیوم و اللّیلة». یعنى که چون بنده این پنج نماز بشرط و وقت خویش بگزارد، ربّ العزّة وى را ثواب جمله اصول شرایع بدهد. و هیأت نماز چهار است: قیام، رکوع، سجود و قعود. حکمت درین آنست که: جمله موجودات بر چهار شکل‏اند: بعضى بر هیأت قائمان راست‏اند، و آن درختان‏اند. بعضى بر هیأت راکعان سر فرو افکنده، و آن ستوران‏اند. بعضى بر هیأت ساجدان روى بخاک نهاده، و آن حشرات‏اند. بعضى بر زمین نشسته بر هیأت قاعدان، و آن حشیش و نباتست، چنانستى که ربّ العزّة گفتى: بنده مؤمن! در خدمت ما این چهار هیأت بجاى آر: قیام و رکوع و سجود و قعود، تا ثواب تسبیح آن همه خلایق بیابى. و آن گه این نمازها بعضى دو رکعت فرمود چون نماز بامداد، و بعضى سه رکعت چون نماز شام، و بعضى چهار چون پیشین و دیگر و خفتیدن: از آنست که بنده دو قسم است: یکى روح، دیگر تن. نماز دوگانى یکى شکر روح است و دیگر شکر تن، و در باطن آدمى سه گوهر است عزیز: یکى دل، دوم عقل، سیوم ایمان، نماز سه گانه شکر این سه خلعت است. و باز ترکیب آدمى از چهار طبع است، نماز چهارگانى شکر آن چهار طبع است. از روى اشارت میگوید: بنده من بنماز دوگانى شکر تن و جان گذار، و بنماز سه گانى شکر ایمان و دل و عقل، و بچهار گانى شکر چهار ارکان بقدر وسع و امکان. تا پیدا گردد که مؤمن از همه مطیع‏تر است، و کار وى شریفتر، و درجه وى نزدیک حق رفیع تر.
و گفته‏اند که این نماز عقدى است در آن جوهرهاى رنگارنگ، هر رنگى از تحفه عزیزى، و حال پیغامبرى: طهارت فعل ایوب پیغامبر است: ارْکُضْ بِرِجْلِکَ الآیة. تکبیر ذکر ابراهیم (ع) است: وَ فَدَیْناهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ. قیام خدمت زکریا: وَ هُوَ قائِمٌ یُصَلِّی فِی الْمِحْرابِ. رکوع فعل داود: وَ خَرَّ راکِعاً وَ أَنابَ.
سجود حال اسماعیل است: وَ تَلَّهُ لِلْجَبِینِ. تشهّد فعل یونس است: إِذْ أَبَقَ إِلَى الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ‏.
تسبیح فعل فریشتگان است: یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ. بنده مؤمن دو رکعت نماز با خضوع و خشوع که کند، ربّ العزّة او را کرامت این پیغامبران دهد، و بدرجات ایشان رساند.
ازین لطیف‏تر شنو: هر عبادتى که بندگان آرند، و هر ذکرى که فریشتگان کنند، جمله چون تأمّل کنى در دو رکعت نماز جمع است، هم جهاد، و هم حجّ، و هم زکاة، و هم روزه: امّا جهاد آنست که: هم چنان که غازیان بحرب کفّار شوند، اوّل صف برکشند، و حرب بسازند، و بمبارزت مبادرت کنند، مرد دلیر جوشن درپوشد، در پیش صف شود، و خصم را در میدان خواند، و با وى جولان کند، آن مرد دلاور در پیش، و دیگران بر قفاش ایستاده، و حشم در وى گماشته، و زبانها بتکبیر گشاده، و با دشمن بکارزار درآمده، در نماز جمله این معانى تعبیه است: مرد مؤمن اوّل غسل کند، آن زره است که مى‏درپوشد، چون وضو کند جوشن است که مى‏دربندد، آن گه در صف عبادت و طایفه حرمت بایستد. امام چون مبارزان در پیش شود، و در محراب که حربگاه شیطان است، با شیطان و با نفس خویش حرب کند، دیگران چشم در وى نهاده، و دل در ظفر وى بسته. این جهاد از آن جهاد عظیم‏تر، و بزرگتر. اینست که مصطفى (ص) گفت: «رجعنا من الجهاد الأصغر الى الجهاد الأکبر».
و در نماز معنى زکاة است: زکاة پاکى مال است، و نماز پاکى تن: خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِها، إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ. این پاکى جان است و آن پاکى مال. این از آن تمام‏تر، و شریف‏تر، و فى معناه‏
روى انّ رسول اللَّه (ص) رأى رجلا یقول: اللّهمّ اغفر لى و ما اریک تغفر. فقال النّبیّ (ص): «ما اسوأ ظنّک بربّک؟!» فقال: یا رسول اللَّه انّى اذنبت فى الجاهلیّة و الاسلام.
فقال (ص): «ما فى الجاهلیّة فقد محاه الاسلام، و ما فى الاسلام تمحوه الصّلوات الخمس»، فأنزل اللَّه تعالى: وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ الآیة.
و در نماز معنى حجّ است، حجّ احرام و احلال است، و نماز را نیز تحریم و تحلیل است. و در نماز معنى حج تمام‏تر، و شرف وى شامل‏تر، و اللَّه اعلم.
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:۱۹ - النوبة الثانیة
گوهر بعدی:۲۰ - النوبة الاولى
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.