هوش مصنوعی: شاعر در کلبه‌ای تنگ و تاریک، شاهد شعله‌های آتش است که چوب تر را می‌سوزاند و به یاد دل خود می‌افتد که همچون آن چوب، هم می‌سوزد و هم خون می‌ریزد. او از جدایی و درد عشق می‌نالد و با وجود سرمای بهمن و برف، همچنان در آتش عشق می‌سوزد. جهان در نظرش تاریک است و خود را نزدیک به مرگ می‌بیند. در نهایت، از ساز می‌خواهد آوازی بخواند که بخت گمشده‌اش را بازگرداند و راهی به سوی آشیانش پیدا کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه عمیق، غم و اندوه ناشی از جدایی، و توصیف‌های شاعرانه از طبیعت است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. همچنین، برخی از تصاویر مانند 'سری سوزد، سری خونابه ریزد' و 'من با مرگ نزدیک' ممکن است برای خوانندگان جوان تر سنگین باشد.

دل من

درون کلبه تنگی شبانگاه
ز آتشدان، به هر سو شعله خیزد

در آتش چوب تر همچون دل من
«سری سوزد، سری خونابه ریزد»
سراید ساز، از سوز جدایی
به گوشم نغمه های آشنایی

ز برف بهمنی پوشیده هامون
پرند سیمگون بر پیکر خویش

من از سیمینه هامون باز یابم
نشان دلبر سیمین بر خویش
صبا در گوش من نام تو گوید
نسیم آهسته پیغام تو گوید

کجایی؟ کز نوای آتشینم
دلت در سینه گردد آتش انگیز

میان برف و یخ در آتشستم
به برف اندر شگفت است آتش تیز
جهان در دیده من محو و تاریک
تو از من دور و من با مرگ نزدیک

برآر ای ساز، آوازی که گردون
طریق سازگاری پیش گیرد

فراخوان بخت ره گم کرده ام را
که راه آشیان خویش گیرد
به سردی گر فلک بیداد کیش است
دل من، گرم از سودای خویش است
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: چند بندی
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:پوشکین
گوهر بعدی:بزم زهره
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.