هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، به بیان احساسات عاشقانه، درد هجران، و ناامیدی‌های زندگی می‌پردازد. شاعر از عشق، تقدیر، و رنج‌های روحی سخن می‌گوید و با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند دریا و طوفان، حالات درونی خود را توصیف می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال به‌طور کامل قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد هجران و ناامیدی نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۲

گر زلف پریشانت در دست صبا افتد
هرجا که دلی باشد در دام بلا افتد

ماکشتی صبرخود دربحرغم افکندیم
تاآخر از این طوفان هر تخته کجا افتد

هرکس به تمنائی فال ازرخ او گیرند
بر تخته فیمروزی تا قرعه کرا افتد

گرزلف سیاهت رامن مشک ختاگفتم
در تاب مشو جانا در گفته خطا افتد

آخرچه زیان افتد سلطان ممالک را
کو را نظری روزی بر حال گدا افتد

آن باده که دلهارااز غم دهد آزادی
پرخون جگر گردد چون دور بما افتد

احوال دل حافظ از دست غم هجران
چون عاشق سرگردان کزدوست جداافتد
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.