هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از عشق، مستی، و بیخبری از دنیا سخن میگوید. شاعر از ساقی و بادهنوشی یاد میکند و از حالات روحی خود در مستی و بیخبری از دنیا میسراید. همچنین، اشارهای به بیاعتباری زر و سیم در برابر لذات معنوی دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم سمبلیک شرابوشی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال نامفهوم یا نیازمند توضیح باشد. همچنین، برخی مضامین مانند بیاعتباری دنیا ممکن است برای سنین پایین سنگین باشد.
شمارهٔ ۱
بیار آنچه دل ما به یکدگر کشدا
به سرکش آنچه بلا و الم به سرکشدا
غلام ساقی خویشم که بامداد پگاه
مرا ز مشرق خم آفتاب برکشدا
چو تیغ باده بر آهیجم از میان قدح
زمانه باید تا پیش من سپر کشدا
چه زر و سیم و چه خاشاک پیش من آن روز
که از میانه ی سیماب آب زر کشدا
خوش است مستی و آن روزگار بیخبری
که چرخ غاشیهٔ مرد بیخبرکشدا
در نشست من آنگه گشادهتر باشد
که مست گردم و ساقی مرا به در کشدا
اگر به ساغر دریا هزار باده کشم
هنوز همت من ساغر دگر کشدا
به سرکش آنچه بلا و الم به سرکشدا
غلام ساقی خویشم که بامداد پگاه
مرا ز مشرق خم آفتاب برکشدا
چو تیغ باده بر آهیجم از میان قدح
زمانه باید تا پیش من سپر کشدا
چه زر و سیم و چه خاشاک پیش من آن روز
که از میانه ی سیماب آب زر کشدا
خوش است مستی و آن روزگار بیخبری
که چرخ غاشیهٔ مرد بیخبرکشدا
در نشست من آنگه گشادهتر باشد
که مست گردم و ساقی مرا به در کشدا
اگر به ساغر دریا هزار باده کشم
هنوز همت من ساغر دگر کشدا
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.