۲۹۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۵

ای روزگار خورده کم روزگار گیر
بیغوله را ز تیر حوادث حصار گیر

یک‌ره که در سرای سپنجی نشسته‌ای
اندیشه کن ز راه و شدن را شمار گیر

اکنون که کارهای جهان با خصومت است
بگریز و از میان خصومت کنار گیر

پیشی مجوی بر کس و بیشی طلب مکن
در کنج خانه‌ای به‌ قناعت قرار گیر

غره مشو به نعمت و دل در جهان مبند
از فخر ملک و نعمت او اعتبار گیر
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.