هوش مصنوعی: این شعر بیانگر عشق و دل‌بستگی شدید شاعر به معشوق است. او از درد فراق و اضطراب ناشی از آن می‌نالد و زیبایی معشوق را با تصاویر شاعرانه مانند خورشید، زلف و شمع توصیف می‌کند. شاعر از معشوق می‌خواهد که به او توجه کند و از حال او غافل نشود. همچنین، او به قدرت معشوق و تأثیر او بر جهان اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و شناختی نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد فراق و اضطراب ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۵۸

مرا دلی ست ز تیمار بی دلی در وا
معلق است به مویی چو ذره ای ز هوا

چو ذره مضطربم در هوای خورشیدی
که زیر سایة زلفش خرد کند مأوا

هلاک می شوم از دست و پای مال فراق
دریغ اگر بتوانست گفتمی سر وا

به لب نمونة آیات انگبین و شراب
به رخ خلاصة اولاد آدم و حوا

از آن نیافت سکندر که بود روزی ما
لبی که درد سکندر جز آن نداشت دوا

خراب کردة چشمانت ای نگارینم
که می کشند و به سر می برند با دو گوا

گرت به خواب بدیدی شبی عظیم و الروم
ز شمع روی تو پروانه وار ناپروا

سپاه شب نکشد از عدم دگر به وجود
به دست حسن تو گر برکشد زمانه لوا

ز حال من نظر لطف خویش باز مگیر
که بی تو از سر و کارم برفت نور و نوا

مریز خون نزاری چو در جوار توام
که نیست در حرم کعبه قتل صید روا
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.