هوش مصنوعی:
این متن به بیان دشواریهای عشق و ناممکن بودن برخی انتظارات در روابط عاشقانه میپردازد. شاعر تأکید میکند که عشق بیدردسر و بیتکلیف وجود ندارد و رحمی بر فریادهای عاشق نیست. همچنین، او به ناممکن بودن برخی آرزوها مانند تبدیل شدن چوب به اژدها (اشاره به معجزه موسی) یا ارتباط پیر و جوان اشاره میکند. در نهایت، متن بر این نکته تأکید دارد که زندگی بدون عشق و معنویت (جان جان) ناممکن است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات مانند تشبیهات ادبی و مفاهیم انتزاعی نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۱۷۸
صبر ما از دوستان ناممکن است
آشکارا و نهان ناممکن است
عشق بی تشنیع و بی تکلیف نیست
ور طمع داری همان ناممکن است
هیچ رحمش نیست بر فریاد من
خود رقیب مهربان ناممکن است
گرملامت رفت بر من گر جفا
عاشقی(بی) این آن ناممکن است
ورنه بار عشق بایستی کشید
احتمال از ناتوان ناممکن است
گر کسی را طاقت تسلیم نیست
از قضا کردن کران ناممکن است
چون عصای موسی اژدرها شدن
چوب دست هر شبان ناممکن است
آرزومندم ولی پیرانه سر
اتصالم با جوان ناممکن است
عاشقی، مستی ، ز دنیا فارغی
چون نزاری در جهان ناممکن است
جان جان ها چیست جام جان فزا
زندگی بی جان جان ناممکن است
آشکارا و نهان ناممکن است
عشق بی تشنیع و بی تکلیف نیست
ور طمع داری همان ناممکن است
هیچ رحمش نیست بر فریاد من
خود رقیب مهربان ناممکن است
گرملامت رفت بر من گر جفا
عاشقی(بی) این آن ناممکن است
ورنه بار عشق بایستی کشید
احتمال از ناتوان ناممکن است
گر کسی را طاقت تسلیم نیست
از قضا کردن کران ناممکن است
چون عصای موسی اژدرها شدن
چوب دست هر شبان ناممکن است
آرزومندم ولی پیرانه سر
اتصالم با جوان ناممکن است
عاشقی، مستی ، ز دنیا فارغی
چون نزاری در جهان ناممکن است
جان جان ها چیست جام جان فزا
زندگی بی جان جان ناممکن است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.