هوش مصنوعی:
این شعر عرفانی از حافظ، به موضوعاتی مانند درد دل به عنوان درمان، گذر از دنیای مادی، رسیدن به مقصود آفرینش، مبارزه با نفس اماره، و تسلیم در برابر حق میپردازد. شاعر از مخاطب میخواهد که از تعلقات دنیوی بگذرد و به سوی آرامش حقیقی حرکت کند.
رده سنی:
16+
محتوا دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، برخی از اشارات به مفاهیم مانند نفس اماره و غزای نفس ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۲۰۳
ای دل بدان که درد دل تو دوای تست
بی درد دل مباش هم او مقتدای تست
دنیا نه جای تست مکان تو دیگر است
گرچه ز ابتدای مراتب سرای تست
مقصود ز آفرینش کونین و عالمین
گر بشنوی ز داعی مخلص برای تست
زین تنگنا بدر شو و حالی قرار گیر
بر تخت گاه سدره که آرام جای تست
بنشین به چار بالش سرمد به کام دل
گر زان که بر وساده ی حق متکای تست
این جا هوای هاویه بیرون کنی ز سر
آن جا هوای سدره نشینان هوای تست
الا هوای نفس چه می دید جم ز جام
اینک سفال ساغر گیتی نمای تست
ساکن مباش می رو و ایمن مباش نیز
بر ره هزار غول ز چون و چرای تست
تا زین همه عذاب و خطر وارهی به طبع
تسلیم کن به آن که به حق ماورای تست
آخر چرا متابعت دیو می کنی
دیو ای فرشته زاده نگویی کهای تست
تو پس رو اموری و او سخره ی غرور
ابلیس ناسزا به چه حجت سزای تست
هرگز به منتهای کمالات کی رسی
تا هم ورای ناقص تو پیشوای تست
بنگر به دست کار نزاری که چون بساخت
این داری مفید که شافی دوای تست
اخلاط حکمت است که ترکیب می کند
حبی محققانه که محض شفای تست
با کافران غزا چه کنی آری از نخست
دفع هوای نفس تو حد غزای تست
بی درد دل مباش هم او مقتدای تست
دنیا نه جای تست مکان تو دیگر است
گرچه ز ابتدای مراتب سرای تست
مقصود ز آفرینش کونین و عالمین
گر بشنوی ز داعی مخلص برای تست
زین تنگنا بدر شو و حالی قرار گیر
بر تخت گاه سدره که آرام جای تست
بنشین به چار بالش سرمد به کام دل
گر زان که بر وساده ی حق متکای تست
این جا هوای هاویه بیرون کنی ز سر
آن جا هوای سدره نشینان هوای تست
الا هوای نفس چه می دید جم ز جام
اینک سفال ساغر گیتی نمای تست
ساکن مباش می رو و ایمن مباش نیز
بر ره هزار غول ز چون و چرای تست
تا زین همه عذاب و خطر وارهی به طبع
تسلیم کن به آن که به حق ماورای تست
آخر چرا متابعت دیو می کنی
دیو ای فرشته زاده نگویی کهای تست
تو پس رو اموری و او سخره ی غرور
ابلیس ناسزا به چه حجت سزای تست
هرگز به منتهای کمالات کی رسی
تا هم ورای ناقص تو پیشوای تست
بنگر به دست کار نزاری که چون بساخت
این داری مفید که شافی دوای تست
اخلاط حکمت است که ترکیب می کند
حبی محققانه که محض شفای تست
با کافران غزا چه کنی آری از نخست
دفع هوای نفس تو حد غزای تست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.