هوش مصنوعی:
این متن شعری است که به موضوعاتی مانند مینوشی، مستی، عشق، و نقد زهد و ریاکاری میپردازد. شاعر از لذت نوشیدن شراب و مستی سخن میگوید و در مقابل، زاهدانی را که به ظاهر پرهیزکارند اما در باطن دنیاپرست هستند، نقد میکند. همچنین، به موضوع وفاداری و بیوفایی مردم اشاره دارد و در پایان، خود را با نامی عاشقانه میخواند.
رده سنی:
18+
محتوا شامل اشاره به مصرف شراب و مستی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 18 سال نامناسب باشد. همچنین، نقدهای اجتماعی و عرفانی مطرحشده نیاز به درک بالاتری از مفاهیم دارد.
شمارهٔ ۳۸۰
باده خوریم ز اول شب تا دم صباح
مستی کنیم چون شتران علم جناح
زاهد که دل به شاهد دنیا دهد کجا
در خانقه بماند و در خلوت و صلاح
با دوست بایدم که چو بی دوست هیچ نیست
آسایشی ز زندگی و راحتی ز راح
گویند می مخور که حرام است بل که خوک
بر مستحق به وقت ضرورت بود مباح
ما آب خوریم و تو خون می خوری به جهل
عین عقوبت است و گمان می بری فلاح
عهد وفا ز مردم نا کس طمع مدار
هرگز تو بوی مشک شنیدی ز مستراح
قلاّش خوان مرا نه نزاری و لایق است
این نام عاشقانه که خود کردم اصطلاح
مستی کنیم چون شتران علم جناح
زاهد که دل به شاهد دنیا دهد کجا
در خانقه بماند و در خلوت و صلاح
با دوست بایدم که چو بی دوست هیچ نیست
آسایشی ز زندگی و راحتی ز راح
گویند می مخور که حرام است بل که خوک
بر مستحق به وقت ضرورت بود مباح
ما آب خوریم و تو خون می خوری به جهل
عین عقوبت است و گمان می بری فلاح
عهد وفا ز مردم نا کس طمع مدار
هرگز تو بوی مشک شنیدی ز مستراح
قلاّش خوان مرا نه نزاری و لایق است
این نام عاشقانه که خود کردم اصطلاح
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.