هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. او از درد فراق، ارزش وصال، و شدت عشق خود میگوید. شاعر حاضر است جان خود را در راه معشوق فدا کند و زندگی بدون او را دشوارتر از مرگ میداند. او معشوق خود را برتر از همه زیباییهای جهان میداند و از رقیبان نمیترسد. شعر با تصاویر عاشقانهای مانند لیلی و مجنون پایان مییابد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که درک آنها برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند فداکاری در عشق و مقایسههای عرفانی نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۴۸۱
زان پیش که یارم را آهنگِ سفر باشد
خوش باشد اگر وصلی یک بارِ دگر باشد
در پایِ وی افتادن گر جان طلبد دادن
در معرضِ جان بازان جان را چه خطر باشد
بی دوست به سر بردن دشوارتر از مردن
دل میل به جان دارد تن زنده به سر باشد
من دوست کسی دارم ای دوست که بر سَروش
هم مشتری و زهره هم شمس و قمر باشد
گر هیچ شود روزی سر در سرِ آن کارم
هر دم عَلَم بِختم افراخته تر باشد
باری بتوان گفتن کز عشقِ که کشتندم
بر من ظفرِ دشمن می شاید اگر باشد
بر صورتِ حالِ خود دل شیفته می باشم
نه هم چو خطا بینان میلم به صور باشد
از ترس رقیبان را نفرین نکنم هرگز
دانی که چرا؟ از بد بسیار بتر باشد
آن جا که خیالِ او بنمود جمالِ او
نه گوش و خبر ماند نه چشم و بصر باشد
روزی که ببخشاید و ز پرده برون آید
مشنو که نزاری را پروایِ نظر باشد
جایی که کند لیلی در پردۀ دل میلی
بر هم زدۀ مجنون را از خود چه خبر باشد
خوش باشد اگر وصلی یک بارِ دگر باشد
در پایِ وی افتادن گر جان طلبد دادن
در معرضِ جان بازان جان را چه خطر باشد
بی دوست به سر بردن دشوارتر از مردن
دل میل به جان دارد تن زنده به سر باشد
من دوست کسی دارم ای دوست که بر سَروش
هم مشتری و زهره هم شمس و قمر باشد
گر هیچ شود روزی سر در سرِ آن کارم
هر دم عَلَم بِختم افراخته تر باشد
باری بتوان گفتن کز عشقِ که کشتندم
بر من ظفرِ دشمن می شاید اگر باشد
بر صورتِ حالِ خود دل شیفته می باشم
نه هم چو خطا بینان میلم به صور باشد
از ترس رقیبان را نفرین نکنم هرگز
دانی که چرا؟ از بد بسیار بتر باشد
آن جا که خیالِ او بنمود جمالِ او
نه گوش و خبر ماند نه چشم و بصر باشد
روزی که ببخشاید و ز پرده برون آید
مشنو که نزاری را پروایِ نظر باشد
جایی که کند لیلی در پردۀ دل میلی
بر هم زدۀ مجنون را از خود چه خبر باشد
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۸۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.