۲۸۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۵۱

عشق است فراخ و سینه یی تنگ
راهی ست دراز و مرکبی لنگ

یک خاطر و صد هزار غصّه
یک منزل و صد هزار فرسنگ

بی یادِ تو کعبه ها خرابات
بی نامِ تو نام ها همه ننگ

جامی به هزار بیم در پیش
شاخی به هزار حیله در چنگ

سجّاده فتاده در بُنِ خم
قراّبه شکسته بر سرِ سنگ

درباخته نردِ دین و دنیا
چون کم زدگان نشسته دل تنگ

از عشق منال ای نزاری
رو صلح گزین و بگذر از جنگ
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۵۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.