هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر به یاد شبهایی میافتد که معشوق در کنارش بوده و از زیباییها و لحظات عاشقانهشان سخن میگوید. او از غیرت خورشید و رشک سرو باغ به زلف معشوق اشاره میکند و از شبهای پر از عشق و صمیمیت یاد میکند. شاعر همچنین از تغییر شرایط و دوری از معشوق گله میکند و آرزوی بازگشت به آن روزها را دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب یا نامفهوم باشد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای درک کامل، نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی داشته باشد.
شمارهٔ ۹۳۹
یاد آن شب¬ها که بودی در کنارم دل¬ستان
غیرتِ خورشیدِ تابان رشکِ سروِ بوستان
نافه مشکین زلفش سلسله در سلسله
روضه حسن وجمالش گل¬ ستان درگل ستان
دست در آغوش و لب بر لب نهاده تا سحر
بر خلاف دشمنان کاری به کام دوستان
ذوق¬هایی و خوشی¬هایی که ما را دست داد
شرح آن ممکن نگردد در چنین صد داستان
پیش ازین از بس تنعّم در ضیافت گاه وصل
داشتم هر شب غذا از لعل آن شکّر ستان
این زمان صد شکر بگزارم اگر دستم رسد
تا ببوسم خاک کویش سر نهم بر آستان
باز می¬گوی ای نزاری و به زاری می¬گری
یاد آن شب¬ها که بودی در کنارم دل¬ ستان
غیرتِ خورشیدِ تابان رشکِ سروِ بوستان
نافه مشکین زلفش سلسله در سلسله
روضه حسن وجمالش گل¬ ستان درگل ستان
دست در آغوش و لب بر لب نهاده تا سحر
بر خلاف دشمنان کاری به کام دوستان
ذوق¬هایی و خوشی¬هایی که ما را دست داد
شرح آن ممکن نگردد در چنین صد داستان
پیش ازین از بس تنعّم در ضیافت گاه وصل
داشتم هر شب غذا از لعل آن شکّر ستان
این زمان صد شکر بگزارم اگر دستم رسد
تا ببوسم خاک کویش سر نهم بر آستان
باز می¬گوی ای نزاری و به زاری می¬گری
یاد آن شب¬ها که بودی در کنارم دل¬ ستان
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۳۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.