هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از احساسات خود نسبت به معشوق سخن میگوید. او از زیباییهای معشوق مانند لب و زلفش تعریف میکند و تمایل خود را برای نزدیکی و عشق ابراز میدارد. همچنین، شاعر به ارزشمندی عشق اشاره میکند و بیان میکند که عشق واقعی رایگان نیست و نیازمند ایثار و فداکاری است.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب یا نامفهوم باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ارزشمندی عشق و ایثار ممکن است نیاز به درک عمیقتری داشته باشد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل میشود.
شمارهٔ ۹۱
نیکویی بیش از آن نمی باید
فتنه اندر جهان نمی باید
راست اندازۀ دلم دارد
تنگ تر زان دهان نمی باید
لبکی داری آن چنان کانصاف
جز لب من در آن نمی باید
زلف شوریده رامکن در بند
کان خود الا چنان نمی باید
آن نقابت ز چهره یکسو کن
کآفتابم نهان نمی باید
جان همی خواست، گفتمش:بستان
گفت: نی، رایگان نمی باید
گفتم از من بخر ببوسی گفت:
تا بدین حد گران نمی باید
از رخت می خرم بجان بوسی
هیچ دلّالمان نمی باید
پیشتر زان بده که خط بدهد
زانکه شب در میان نمی باید
فتنه اندر جهان نمی باید
راست اندازۀ دلم دارد
تنگ تر زان دهان نمی باید
لبکی داری آن چنان کانصاف
جز لب من در آن نمی باید
زلف شوریده رامکن در بند
کان خود الا چنان نمی باید
آن نقابت ز چهره یکسو کن
کآفتابم نهان نمی باید
جان همی خواست، گفتمش:بستان
گفت: نی، رایگان نمی باید
گفتم از من بخر ببوسی گفت:
تا بدین حد گران نمی باید
از رخت می خرم بجان بوسی
هیچ دلّالمان نمی باید
پیشتر زان بده که خط بدهد
زانکه شب در میان نمی باید
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.