هوش مصنوعی: این متن بیانگر احساسات عمیق و اندوهگین شاعری است که از دوری و جدایی رنج می‌برد. او اشاره می‌کند که بدون وجود معشوق، زندگی برایش ارزشی ندارد و حتی مرگ نیز بهتر از این وضعیت نیست. شاعر در حالی که معشوق در گور است، خود را بر لب گور می‌بیند و فاصله‌ای کوتاه بین آنها را به عنوان نمادی از جدایی ابدی توصیف می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاشقانه و فلسفی درباره مرگ و جدایی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، این نوع اشعار معمولاً برای سنین بالاتر که توانایی تحلیل و درک مفاهیم پیچیده را دارند، مناسب‌تر است.

شمارهٔ ۳۸۵ - و قال ایضاً فی مرثیة ابنه لماهلک بالغرق

آنرا که بوصل تو پناهی نبود
بهتر ز عدم پناه گاهی نبود

تو در دهن گوری و من بر لب گور
از لب بدهن دراز راهی نبود
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب: رباعی
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.