هوش مصنوعی:
شاعر از شبی یاد میکند که در کنار یار سیمینتن خود و جمعی از دوستان در حال شادی و عیش بوده است. اما با رسیدن صبح، همه پراکنده شدهاند و تنها چیزی که برای او باقی مانده، درد و رنج (خون جگر) است.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عاطفی و احساسی عمیق مانند عشق، تنهایی و رنج است که درک آن برای کودکان دشوار بوده و بیشتر مناسب نوجوانان و بزرگسالان است. همچنین، استفاده از استعارههایی مانند 'خون جگر' نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک دارد.
شمارهٔ ۷۰۳
من بودم دوش و یار سیمین تن من
جمعی ز نشاط و عیش پیرامن من
ایشان همّه صبحدم پراگنده شدند
جز خون جگر که ماند بر دامن من
جمعی ز نشاط و عیش پیرامن من
ایشان همّه صبحدم پراگنده شدند
جز خون جگر که ماند بر دامن من
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب: رباعی
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۰۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۰۴ - و قال ایضاً فیه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.